پزشک – The Doctor
نقاش: لوک فیلدز – Luke Fildes
سبک: رنگ روغن روی بوم
سال: ۱۸۹۱

نقد نقاشی پزشک
پزشک اثر برجسته لوک فیلدز که آن را در سال ۱۸۹۱ کشید، پزشکی مربوط به دوره ویکتوریا را ترسیم میکند که بر سر بالین کودک خانوادهای از طبقه کارگر نشسته است. کودک روی تختخوابی موقت ساخته شده از کنار هم گذاشتن دو صندلی متفاوت خوابیده است. فضای کلبه فضایی از تواضع و سادگی مربوط به طبقه کارگر را با خود دارد. شخصیت محوری نقاشی پزشک با احساسی است که به دقت به بیمارش و وضعیت سلامتی او نگاه میکند. آن طرفتر پدر کودک با یاس و نگرانی دستش را روی شانه همسر گریانش گذاشته است. توانایی و مهارت فیلدز در نورپردازی و پرسپکتیو را میتوان در چهره پزشک، بیمار و ارتباط تصویری آن دو به خوبی مشاهده کرد. فضا احساسی از وضعیت بحرانی بیمار را منتقل میکند و نور دم صبحی که از پنجره وارد خانه شده و روی چهره کودک افتاده است میتواند نشان از بهبودی قریب الوقوع او داشته باشد و اینکه امیدی به بهبودی هست. والدین کودک در حاشیه قرار دارند، پدر ایستاده است و نظارهگر وضعیت فرزندش است، اما در حضور طبیب کاری از دست او برنمیآید. مادر هم در حالتی که نشان دهنده وضعیت و نقش زن و جایگاه زن در جامعه آن زمان است در گوشهای سرشار از اندوه و ناامیدی سرش را زمین گذاشته و دست مرد به عنوان تکیهگاه و جنس قدرتمندتر در جامعه روی شانههایش قرار دارد. پزشک در تفکر فرورفته است، اکنون او نیز همچون والدین دیگر کار چندانی از دستش بر نمیاید و با آنها تنها چند متر، و دو یا سه طبقه اجتماعی فاصله دارد.
از آنجا که تاثیر داروهای اواسط قرن ۱۹ محدود بودند، حضور پزشک چندان تاثیری روی بهبود کودک ندارد. تمام چیزی که از حضور او منعکس میشود رفتار و اخلاقیات است، فیلدز هم این جنبه اخلاقی پیشه طبابت را برای همیشه در این اثر هنری ماندگار ثبت کرده است.
این نقاشی بسیار مورد ستایش منتقدان معاصرش قرار گرفت، پزشکی به نام داگلاس هم در هفته نامه پزشکی بریتانیا در سال ۱۸۹۲ می نویسد:
«ما واقعا به فیلدز مدیون هستیم برای نشان دادن طبیب به دنیا به آن صورتی که همه ما دوست داریم نشان داده شود؛ مردی خوش قلب و مهربان که تمام سعی خود را برای کاهش درد بیمارش انجام می دهد. یک کتابخانه کتاب درباره عزت و شرافت این شغل به اندازه این نقاشی نمیتواند تاثیر گذار باشد و نمیتواند کاری که این نقاشی برای جامعه حرفهای پزشکی کرد را انجام دهد؛ به صورتی که این چنین زیبا رابطه بیمار و پزشک را به تصویر بکشد»
سِر لوک فیلدز نقاش شناخته شدهای در دوره ویکتوریا و عضوی از جنبش واقعگرایی اجتماعی بود. او یکی از معاصران چارلز دیکنز نویسنده و مبارز برای ایجاد تغییرات اجتماعی بود و تصویرگری آخرین رمان دیکنز با عنوان اسرار ادوین درود را هم او انجام داد. فیلدز از تاثیرگذاری و قدرت تصاویر برای انعکاس مضامین آگاه بود و برای روزنامه گرافیک کار می کرد؛ هفته نامهای تصویری که در ۱۸۶۹ منتشر میشد و تصاویری از فقر و تنگدستی مردم را با هدف افزایش امور خیریه و جمعآوری همیاریهای اجتماعی در آن منتشر میشد. اگر چه معروفیت و شهرت کارهای فیلدز به خاطر آثاری بود که در مورد مشکلات و بدبختیهای افراد فقیر نقاشی میکرد اما برای درآمدش همچون دیگر نقاشهای معاصرش برای افراد ثروتمند و اعضای خانواده سلطنتی پرتره میکشید. نقاشی پزشک به سفارش کارخانهداری به نام سِر هنری تیتبا ۳ هزار یورو کشیده شد که در سال ۱۸۹۷ کمی قبل از افتتاح گالری تیت در لندن آن را به عنوان هدیهای به کشور تقدیم کرد.
داستانهای مختلفی درمورد این نقاشی وجود دارد. ممکن است الهامی از مرگ فیلیپ پسر بزرگ فیلدز باشد که در صبح کریسمس ۱۸۷۷ فوت کرد، در حالی که دکتر مورای بر بالین او حاضر بود و توجه و مراقبتهایش از فیلیپ تا آخرین لحظات مرگش، فیلدز را تحت تاثیر قرار داد. داستان دیگر این است که ملکه ویکتوریا از نقاش خواسته این نقاشی را به عنوان یادبودی از خدمات پزشکشان سر جیمز کلارک بکشد که او را برای مراقبت از خدمتکاری در ایالت بالمورال فرستاده بودند. مشهور است که این نقاشی در استدیوی فیلدز کشیده شد. او فضای داخلی کلبه را با دقتی بالا آماده کرد و برای پزشک هم از مدلی حرفهای استفاده کرد که البته به نظر میرسد شباهتهایی هم به خود نقاش داشته باشد. این نقاشی اگر چه بر اساس داستانی از تجربیات خود نقاش کشیده شده است اما تا اندازه زیادی به داستان پزشکهای رمانهایی در این دوره نزدیک است؛ پزشکانی همچون دکتر لیدگیت در میدلمارچ اثر جرج الیوت یا فرانکنشتاین اثر مری شلی.
منبع: Nih
در صورت استفاده از این مطلب در سایت ها، وبلاگ ها، نشریات، شبکه های اجتماعی و… لطفا عبارت «منبع: سایت نقد روز» ذکر شود.
بسیار ممنون از انتخاب و معرفی نقاشی زیبایی که بار معنوی خیلی زیادی داشت .
من یه نکته در صحبتهای شما که گفتید :نور دم صبحی که از پنجره وارد خانه شده و روی چهره کودک افتاده است میتواند نشان از بهبودی قریب الوقوع او داشته باشد و اینکه امیدی به بهبودی هست )) بنظرم این نور نه از پنجره بلکه از چراغ خوابی که در سمت چپ تصویر به صورت بیمار می تابه نشات میگیره.